just let it go

خدایا یاریم کن اگر چیزی شکستم دل نباشد!!

یکی از فانتزیام اینه که یه روز پشت تلفن توی جمع بگم خودمو با اولین پرواز میرسونم:)))


 

 

 

 

يكي از فانتزيام اينه كه وقتي يكي داره تو فانتزيش توي گرد غبار يا دود محو ميشه
از اون طرف دودا بگم پخخخخخخخخخخخخخخ بعد سكته ناقص بزنه بعد بميره
بعد منم تو چاهي كه از فرط خنده حفر كردم سقوط كنم
بعد اون دنيا يقمو بگيره از پل صراط پرتم كنه پائين!
 

 

 

 

 

یکی از فانتزیام اینه که...
تو دانشگاه یکی از اساتید تهدیدم کنه ک بهت صفر میدم...
بعد منم در حضور همه برم جلوش سرمو بکوبم ب دیوار بگم...
منو از نمره میترسونی من زندگیمو باختم استاد...
برو از خدا بترس....

 

 

 

 

 

آخرین ورژن فانتزیام اینه که اﻓﻘﻮ ﭘﻴﺪﺍ ﻛﻨﻢ و همینجوری الکی ﺗﻮﺵ ﻣﺤﻮ ﺷﻢ …

 

 

 

 

 

 

این سامان گلریز اومده شبکه سه میگه میخوام یه ساندویچی آموزش بدم که دانشجوهایی که تو خوابگاه هستن و فر ندارن روی همون گاز کوچیک بتونن تهیه کنن.....!!!
حالا مواد اولیه اش چی بود؟
.
.
.
گوشت بوقلمون دودی ، پنیر پیتزا ، نون تست ، سس فرانسوی و سایر مخلفات .....!!!!! :|
مرتیکه دانشجو ندیده......

 

 

 

 

 

 

کودک درونم خيلي پررو شده ديروز پیر زن درونمو اسکل کرده بود
.
.
.
.
.
.
امروز خودشو خيس کرده بود|-:
حتما فردام پرايد ميخواد|-:
بايد ادبش کنم:))))))

 

 

 

 

 

 

 

دو تا گوجه فرنگی داشتن باهم دعوا میکردن

ی گوجه سبز میاد وسطشون جداشون میکنه

بهش میگن سید لطفا شما دخالت نکن...!

نوشته شده در برچسب:,ساعت 12:24 توسط parya| |

5yjbztv.gif

نوشته شده در برچسب:,ساعت 12:16 توسط parya| |

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

1146571_557835224253191_1350045599_n.jpg

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

mogry2a6yn6aehtqndn.jpg

نوشته شده در برچسب:,ساعت 11:2 توسط parya| |

یکی از فانتزیام اینه که کنکور اول بشم بعد خبرنگارا بیان حمله کنن سمت من. بعدش تو

ازدهام جمعیت محو شم برم پی کار خودم

 

 

 

 

 

یکی از فانتزیام اینه که وقتی یک ثانیه مونده مایکروویو زمانش تموم شه، خاموشش کنم! اصلا احساس خنثی کردن بمب تو ثانیه آخر بهم دست میده!

 

 

 

 

 

من اگر به جای نیمه ی گمشدم
دنبال دایناسور میگشتم تا الان یقینا پیدا کرده بودم!
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
ارسطو را گفتند: "ادب از که آموختی؟"
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ارسطو قدری نگریست و گفت:
نه! وجدانا" کجای قیافه ی من به لقمان می خوره؟!
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

شما هم اینجوری بودین؟!


شما هم اینجوری بودین

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
یکی از کرم‌های که علاقه دارم بریزم
اینه که واسه یه فیلم زیرنویس فارسی بدم بیرون
بعد اول فیلم بنویسم این یارو رو می‌بینی؟ آخر فیلم می‌میره!
 
 
 
 
 
 
 
 
یعنی هیچ وقت نذارید یه کامپیوتر بفهمه که عجله داری
 

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت 18:4 توسط parya| |

چیه؟؟؟ چپ چپ نیگا میکنی؟؟؟؟؟
 
0.530403001358944401_taknaz_ir.gif
نوشته شده در برچسب:,ساعت 16:14 توسط parya| |

هی زن!!! به جا این مسخره بازیا بلندشو چایی بیار!

.

Inline image 16

نوشته شده در برچسب:,ساعت 13:51 توسط parya| |

کارشناسان کره ای اعلام کردند:
 
سرعت حلزون قطع نخاع شده همراه با سه سکته مغزی 20% از سرعت اینترنت ایران بیشتره! :|
 
 
 
 
 
 
 
ﺍﯾﻦ ﺩﺧﺘﺮﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺟﻤﻌﻪ ﺻﺒﺢ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻧﻦ ؛
ﻣﺎﻧﺘﻮﺷﻮﻥ ﭼﺮﻭﮐﻪ ,
ﯾﻪ ﮐﻤ هـﻢ ﺧﻮﺍﺏ ﺁﻟﻮﺩﻥ....
ﺍﯾﻨﺎ ﺭﻭ ﺍﺫﯾﺖ ﻧﮑﻨﯿﺪ . . .
ﺍﯾﻨﺎ ﻗﻠﻢ ﭼﯽ ﺩﺍﺷﺘﻦ , ﺧﺴﺘﻦ
 
 
 
 
 
 
 
 
 
روایت داریـم که میگه:. . .
 
ﻭﻗﺘﯽ ﯾﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﻟﺒﺎﺱ ﻣﯿﺨﺮﻩ ؛اﻣﮑﺎﻥ ﻧﺪﺍﺭه ﺟﻠﻮی ﺁﯾﻨﻪ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻧﺮﻗﺼﻪ..
 
 
 
 
 
 
 
 
ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺍﻭﻝ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﻐﻞ ﺩﺳﺘﯿﻢ ﺑﻬﻢﮔﻔﺖ :
ﻣﺴﺨﺮﻩ ! ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﺳﻢ ﺑﺎﺑﺎﺕ ﺍﺻﻐﺮﻩ !!
ﺁﻗﺎ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺳﺎﻝ ﮔﯿﺮ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺍﺳﻢ ﺑﺎﺑﺎﯼﻣﻨﻮ ﺍﺯﮐﺠﺎ ﻓﻬﻤﯿﺪﯼ ؟ ((((:
 
 
 
 
 
 
 
دو نفر میرن به بانک دستبرد بزنن . می بینن بجای گاوصندوقتوی بانک یه یخچال بزرگ گذاشتن ! در یخچال رو باز می کنن می بینن یه عالمه ظرف " فرنی " توی یخچاله ! می شینن یه 10 - 20 تا ظرف می خورن . یهو یکیشون می گه مطمئنی اینجا بانکه !؟ اوون یکی می دوئه میره بیرون تابلو رو می خونه میاد میگه : آآآآره بابا نوشته " بانک اسپرم ایران " :|
 
 
 
 
 
 
یه بار هم تو گوگل سرچ کردم : نیمه ی گم شده ی من...
عکس یه بزغاله اومد داشت نوشابه میخورد...
هیچی دیگه این یه سالی هست که نوشابه نمیخورم!!!
گوگول کثافط
 
 
 
 
 
 
 
 
آدم های قد بلند را برای خودشان دوست داشته باشید، . . . .
نه به خاطر اینکه دستشون به کابینت های بالایی میرسه !!!
 
 
 
 
 
 
 
 
 
یه پاکت شیر گرفتم که تاریخ تولیدش ماله فرداس.
 
به نظرتون بخورمش یا بزار فردا تولید شه ؟؟؟
 
 
 
 
 
 
 
 
 
لقمان را گفتند علم بهتر است یا ثروت گفت: از بی ادبان
 
 
 
 
 
 
 
 
 
نسلی هستیم ، كه تو اینترنت عاشق شدیم، تو اینترنت دوست شدیم، تو اینترنتم بهمون خیانت شده! فقط اینترنت توالت نداره من ناراحتم :)) مسئولین رسیدگی کنن :دی
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
امروز عصر پشمک خریدیم روش نوشته بود ﺗﻮﻟﯿﺪﯼ ﺣﺎﺟﯽ حسین ، ﺣﺎﺟﯽ رسول ﻭ ﺣﺎﺟﯽ ذبیح اله...
 
ﻭﺟﺪﺍﻧﺎً ﺭﺍﺿﯽ ﻧﺒﻮﺩﻡ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺣﺎﺟﯽ ﺗﻮ ﺯﺣﻤﺖ ﺑﯿﻮفتن ﺑﺮﺍﯼ ﭘﺸﻤﮏ خوردن ما!
 
ﺣﺎجی ها ﻣﭽﮑﺮﯾﻢ!!!
نوشته شده در برچسب:,ساعت 14:55 توسط parya| |

 

 

 

 

http://salijoon.ws/mail2/911209/tnzz/fu2506.jpg

نوشته شده در برچسب:,ساعت 16:23 توسط parya| |

اگر زنی امیدش از رابطه ای برید سکوت اختیار میکند

آن زمان عشق و دوست داشتنش نیز بی شک زخمی خواهد شد چمدان های قلبش را بسته بلیط های موجود ذهنش را  گرفته و در اصل جسم اش بجا مانده احساس و روحش آن جارا رها کرده و رفته است...

مرد هر شب که به خانه می آید باز شدن در را میبیند ولی نمیفهمد که زن رفته است چرا که زن با سکوتش میرود

نه زنی که در آشپزخانه اش غذا بپزد

و نه زنی که به مبل لمیده و تلویزیون نگاه می کند

و ن زنی که احساسش را به کناری نهاده است

از صدای فریاد ها و دعواهای یک زن نباید ترسید...

چون رفتن یک زن با سکوتی که دارای اصالت است اتفاق می افتد...

نوشته شده در برچسب:,ساعت 19:14 توسط parya| |

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت 11:43 توسط parya| |

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت 22:34 توسط parya| |

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت 12:33 توسط parya| |

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت 18:47 توسط parya| |

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت 16:53 توسط parya| |

بهونه برای گریه زیاد است اما امان از گریه های بی بهانه...

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت 12:12 توسط parya| |

تلخترین جمله: دوست دارم اما...

شیرین ترین جمله: ...اما دوست دارم

به همین راحتی جا به جایی کلمات زندگی را دگرگون می کند...!

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت 12:7 توسط parya| |

دنبال کسي ميگردم که توي بهار که زنگ بزنم بدون هيچ دليل بگم:مياي بريم زير اين رگبارو هواي خوش قدم بزنيم؟

در جوابم فقط بگه:نيم ساعت ديگه کجا باشم...

توي تابستون که زنگ بزنم بدون هيچ دليل بگم مياي بريم خيابون وليعصر از ونک تا هر جا که شد قدم بزنيم؟؟

در جوابم فقط بگه:ناهار اونجايي که من ميگم...

توي پاييز زنگ بزنم بدون هيچ دليل بگم:مياي صداي ناله برگاي سعدآباد رو دربياريم خش خش صدا بدن؟

در جوابم فقط بگه دوربينم بيار...

توي زمستون زنگ بزنم بدون هيچ دليل بگم چناراي وليعصر منتظرن با يه عالمه برف،بعد با ترديد بپرسم مياي که؟

در جوابم بدون مکث بگه:يه جفت دستکش ميارم فقط يه لنگه من يه لنگه تو...سر اينکه دستاي گره شدمون توي جيب کي باشه بعدا تصميم ميگيريم...

نوشته شده در برچسب:,ساعت 11:22 توسط parya| |

نوشته شده در برچسب:,ساعت 14:6 توسط parya| |

نوشته شده در برچسب:,ساعت 13:55 توسط parya| |

 

 

نوشته شده در برچسب:ترول,ساعت 13:46 توسط parya| |

طرز نمره گرفتن پسرا و دخترا از استاد مرد:
پسرا: استاد به جون مادرم خرج خونه و دانشگارو خودم میدم،
مادرم مریض بابام مرده، ۲ شیفت کار میکنم
واسه همین نتونستم خوب درس بخونم !
دخترا: اســـــتــــــــــــــــــــــــــــــــــاد !!
 

########مطالب خنده دار#########
 

نمیخوام ریا بشه؛اما من با پراید آموزش رانندگی دیدم!
 

########مطالب خنده دار#########
 

درس که دارم میخونم همزمان دلم میخواد کلی کار دیگه انجام بدم ،
اصلا انگیزم ده برابر میشه ؛ دلم میخواد هرکاری بکنم فقط درسه رو نخونم !
 

########مطالب خنده دار#########
 

دقت کردین ؟
کافیه تو یه رابطه ی عاشقانه باشی;
اونوقته که از زمین و آسمون بهت پیشنهادای دوستی میشه !
اما حالا اگه تنها باشی به مارمولک پیشنهاد بدی رد می‌کنه !
 

########مطالب خنده دار#########
 

دقت کردین اگر ۵ دقیقه زود راه بیفتی نیم ساعت زود می‌رسی
و اگر ۵ دقیقه دیر راه بیفتی نیم ساعت دیر می‌رسی ؟
 

########مطالب خنده دار#########
 

گویش دختران در سال ۸۱ : عزیزم ، عشقم چرا ناراحتی ؟ قربونت برم !
گویش دختران در سال ۸۶ : عزیزم ، عشقم چرا ناراحنی ؟ قلبونت برم !
گویش دختران در سال ۹۱ : عجیجم ، عجقم چلا نالاحتی ؟ قلبونت بلم !
گویش دختران در سال ۹۶ : دیبیلیم ، عولوپولو ، بیلی بولونات !
 

########مطالب خنده دار#########
 

دقت کردین تو فیلمای ایرانی همیشه آدم بده بیلیارد بازی میکنه ؟
 

########مطالب خنده دار#########
 

درسته پراید کولرش خوب نیست ولی وُژدانن بخاریش خوب خنک می‌کنه !
 

########مطالب خنده دار#########
 

دیشب ساختمون کناریمون آتیش گرفته بود با بابام سریع لباس پوشیدیم بریم کمک ؛
مامانم یهو داد زد وااااایستید ! دارید میرید آشغالارم بزارید جلو در !!!
بدجور تو فکر فرو رفتیم با بابام …
 

########مطالب خنده دار#########
 

من یه اخلاق خیلی خوبی دارم و اونم اینه که هیچوقت نظرمو به کسی تحمیل نمیکنم
ولی کسی که نظرش با من متفاوته خره …
تموم شد و رفت !
 

########مطالب خنده دار#########
 

چهارشنبه کلاسام تموم شد وسایلامو از خوابگاه جمع کردم اومدم خونه …
امروز داداشم برگشته بهم میگه : حالا تا کی خونه ی ما آویزونی ؟
 

########مطالب خنده دار#########
 

سلامتی اونایی که منو به خاطر خودم میخوان … نه واسه پرایدم …!
 

########مطالب خنده دار#########
 

دقت کردین یه وقتایی هم تا آماده میشی که نظرتو بگی،
یهو بحث عوض میشه و ضایع میشی ؟
 

########مطالب خنده دار#########
 

داشتم کارت پایان خدمت بابامو میدیدم بهش میگم بابا واقعا قدت ۱۶۰ سانته ؟
میگه بچه مگه تو ۱۶۰ سانت دوره شاه رو میفهمی‌؟
 

########مطالب خنده دار#########
 

من هیچوقت بحث نمیکنم ؛ من فقط توضیح میدم که حق با منه !
 

########مطالب خنده دار#########
 

ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻥ ﺭﺩﯾﻒ ﺍﻭﻝ ﮐﻼﺱ ﻫﻤﻪ ﺑﺎﻫﻮﺷﻦ
ﻭﻟﯽ ﻓﻘﻂ ﺗﺎ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﻫﺎﯼ ﺭﺩﯾﻒ ﺁﺧﺮ ﻣﺎﯾﻞ ﺑﻪ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﻧﺒﺎﺷﻨﺪ !
روحیه ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺭﺩﯾﻒ ﺁﺧﺮﯼ ﻫﺎﯼ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ …
 

########مطالب خنده دار#########
 

تو این زمونه دو نفر همیشه تنهان :
دختری که آرایش بلد نیست و پسری که دروغ گفتن بلد نیست !
 

########مطالب خنده دار#########
 

فندک چیست ؟
وسیله ای است برای روشن کردن سیگار که معمولا خراب نمیشود
بلکه توسط دوستی از دوست دیگر دودره میشود …
 

########مطالب خنده دار#########
 

روانشناسه دیشب گفت جوری زندگی کنید که انگار روز آخر عمرتونه ،
امروز به حرفش گوش کردم و کل کلاسارو پیچوندم !
 

########مطالب خنده دار#########
 

دقت کردین تو خونه کلا کسی باهات کار نداره،
حالا یه دقیقه میای با هندزفری آهنگ گوش کنی بقالی سر کوچتونم ۵ بار صدات زده ؟
 

########مطالب خنده دار#########
 

فارسی: دوستت دارم
انگلیسی: آی لاو یو
فرانسه: ژ تم
اسپانیول: ته آم
ایتالیایی: تی آم
آلمانی: ایش لیبه دیش
دخترونه: بولولو گوجی موجی بوچ بوچ!
 

########مطالب خنده دار#########
 

به خدا پارک دوبل اصلا سخت نیست…
فقط کافیه حواستون به
جدول و
تیر چراغ برق و
ماشین پشتی و
ماشین جلویی و
دسته برف پاک کن و
روسریتون و
کفش پاشنه بلند و
ناخون مصنوعی و
کلاچ و
ترمز و
گاز و
فرمون و
پسر همسایه که داره بهتون میخنده باشید

 


یادم آرد روز دیرین... خوب شیرین...

اول ترم... وقت بسیار... درس اندک...

حال اینک... روز آخر... روز تلخ امتحانات...

آخر ترم...وقت اندک...

درس بسیار...

درس بسیار...

درس بسیار...

نوشته شده در برچسب:,ساعت 20:2 توسط parya| |

 

دارم منفجر میشم از این زندگی سگی

همه چیز کثافته

همه چیز لعنت شده است

همه چیز به آدم دهن کجی میکنه

لعنت به این عمر که تموم نمیشه

لعنت به روزی که زاده شدم

لعنت به همه چیز و همه کس

لعنت به این سایه ی شوم بی پایان زندگی من

 

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت 16:49 توسط parya| |

من یه غلطی کردمُ قضیه فانتزیُ افقُ واسه بابام تعریف کردم ؛

.
حالا هروقت اَزَش پول میخوام، میره تو افق محو میشه ! :|

 

 

 

 

یکی از تفریحات بچگیمون این بود که با مگس کش مگس نفله می کردیم

و می برم می انداختیم در خونه مورچه ها

.
اونام کلی خوشحال میشن و دعام می کنن

.
خدایا این تفریحات خیریه رو از من نگیر !!!

 

 

 

 

دیشب رفتم استخر, بعد از شنا اومدم لباسامو بپوشم دیدم رو موبایلم ۴ تا میس کاله ۶ تااس ام اس از دوس دخترم:

اس ام اس ۱: عزیزم چرا زنگ میزنم جواب نمیدی؟

اس ام اس ۲: انگار سرت شلوغه جواب اس ام اس هم نمیدی.

اس ام اس ۳: همین الان زنگ میزنی وگرنه من می دونم وتو!

اس ام اس۴: کثافت آشغال معلوم هست کدوم گوری هستی؟

اس ام اس ۵: تقصیر منه که آدم حسابت کردم کچل ایکبیری با اون مامان چاقت. گمشو برو پیش همون دختر عموی…

اس ام اس۶: راستی اینم میگم که بسوزی منو دوستت سعید دو ماهه رابطه داریم…. بای

 

 

 

 

 

 

آی شمایی که به جا شنا کردن یه گوشه استخر وایمیسید به یه نقطه زل میزنید..

واقعا فکر کردید کسی نمیفهمه که دارید تو استخر میشاشید ؟!!!

 

 

 

 

 

داغ دیدن نه فقط از دست دادن عزیز است

نه فقط تاراج مال است

داغ دیدن گاهی شاید ، در استفاده از شیر اب داغ

دستشویی که رنگ ابی بر ان نهاده باشد :|

 

 

 

 

اگه بدونید چنگیزخان با سوزوندنه کتابای علمی

چقد از بار درسهایی که قرار بوده بخونیم کم کرده

هر شب جمعه واسش فاتحه می خونید !

 

 

 

 

تو دفترم هندزفری تو گوشم بود

و داشتم آهنگ با صدا بلند گوش میدادم

بعد یکی از ارباب رجوعا اومد از پله بره بالا

پاش لیز خورد با مخ اومد رو زمین

منم که داشتم با صدا بلند آهنگ گوش میدادم

با صدا بلند خندیدم چون فکر میکردم تو این صدا

کسی صدامو نمیشنوه :) )

.
یهو دیدم همه برگشتن دارن منو نیگاه میکنن و اینجورین :( (

.
منم که کم نیاوردم گوشیمو گذاشتم در گوشمو گفتم

.

آره آره خیلی باحال بود راستی یادت نره فردا بیایی O.o

.
خودم موندم عجب فیلمی برا ملت بازی کردم :) )

.

 

 

 

 

 

یکی از آرزوهام اینه که سیستمی طراحی بشه

که نیوفولدرها با توجه به محتویاتشون

خودشون واسه خودشون اسم انتخاب کنن !

.
انصافا کار سختیه … دانشمندا هم که نشستن دارن انگری بردز بازی میکنن !
.

 

 

 

 

این ماشین هایی که پشتشون نوشته GLX یعنی از پارکینگ راحت تر درمیان ؟؟؟
.

 

 

 

 

داداشم زد شیشه ادکلونو شیکوند ،

.
با عجله میگه زود باش چند تا لباس بیار بکشیم روش حیفه !

.
تو کف مدیریت بحرانشم … :D
.

 

 

 

 

روی شیشه دوغ نوشته:

.
دوغِ گازدارِ کربناته تزریقی گرما ندیده همگن شده با طعم نعناع و بدون چربی…

.
آخه لامصب دوغه یا اورانیوم ؟
.

 

 

 

 

دقت کردین:

.
پســرا ۱۰ دقیقه حاضر میشن، ۴ساعت میرن بیرون ..!

.
دختـــرا ۴ ساعت حاضر میشن، ۱۰ دقیقه میرن بیرون :|

 

 

 

 

چهارتا از مهم ترین دست آوردهای دانشگاه:

.
– اس ام اس دادن بدون نگاه کردن به موبایل

.
– خوابیدن در حالت نگاه کردن به کتاب

.
– کار گروهی در هنگام امتحان

.
– حرف زدن بدون تکون خوردن لب !

 

 

 

 

برادرزاده چهار ساله م زنگ زده به مامانم میگه بیا خونه ما ،

.
مامانم هم گفت : نه تو بیا خونه ما !

.
اونوخت این باقالی برگشته میگه :

.
نه من فعلا یه سری کار دارم سرم شلوغه تو بیکاری پاشو بیا ! :o

 

 

 

 

کبوتر با کبوتر باز باران با ترانه میخورد بر

بامش بیش برفش بیشتر آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا

عاقل کند کاری که باز آید به کنعان غم مخور خربزه

با پوست موزو میندازی زمین هوا میره نمیدونی تا کجا میره !

نوشته شده در برچسب:مطالب طنز,جوک,جوک جدید,مطلب خنده دار,طنز,طنز جدید جوکستان,جوک جدید,ساعت 15:5 توسط parya| |

 

 

محکم تر از آنم که برای تنها نبودنم؛

آنچه را که اسمش را غرور گذاشته ام

برایت به زمین بکوبم …

احساس من قیمتی داشت؛

که تو برای پرداخت آن فقیر بودی …

 

 

میگویم سلام ، هیچکس جوابم را نمیدهد ، پس خدانگهدار میگویم شاید از سر اتفاق ، یک نفر دست هایش تکان بخورد .

 

 

 

 

همه ی مردها بد نیستند. بدتر و بدترین هم دارند.

 

 

 

در زندگی به کسانی دل می بندیم که ما را نمی خواهند

و از وجود کسانی که ما را می خواهند بی خبریم

شاید این باشد دلیل تنهایی مان

 

 

 

 

 

دلم کار دست است

خودم بافتمش…

تارش را از سکوت

پودش را از تنهایی….

همین است که خریدار ندارد…

 

 

 

 

نمی دانم دوستش دارم یا نه؟!

با هم قدم میزنیم

با هم میخوابیـم

دلم که میگیرد، آغوشش را بـــاز می کنـــــد

و بر گونه هایم بوسه میزند

اما نمی دانم دوستش دارم یا نه؟!

” تنهاییـــــم را ” . . .

 

 

 

 

باور کردم تنهایی را چقدر دلم کسی را نمی خواهد امشب…

 

 

 

رابطه هایــــــــی که

تنهایی دلیل شکل گیریشون میشه

عاقبتشون دوباره تنــــــــــــــــهایی میشه…..!

 

به چنگ آوردن چیزی که نتوان به چنگ آورد، هنر است.

 

 

 

 

دلت را از “شیشه” بساز ولی به سنگها بگو دلم از “فولاد” است . . .

 

 

 

بسلامتی اون دختری که حاضر زیر بارون خیس بشه ولی‌ سوار ماشین هیچ پسری نشه . . .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

به سلامتی کسی که وقتی بردم گفت :

اون رفیق منه

وقتی باختم گفت :

من رفیقتم . . .

 

 

 

به سلامتی سایه که هیچوقت آدمو تنها نمیزاره !

 

 

به سلامتی اون رفتگری که تو این هوا داره به عشق زن بچش

کوچه و خیابون رو جارو میزنه که یه لقمه نون حلال در بیاره . . .

 

 

 

ما بدهکاریم به یکدیگر

و به تمام ” دوستت دارم” های ناگفته ای

که پشت دیوار غرورمان ماند

و آنها را بلعیدیم

تا نشان دهیم که منطقی هستیم

 

 

 

 

این قصه هم رسیده به پایان خداحافظ

جان شما و خاطره هامان خداحافظ

من میروم بدون تو اما دعایم کن

در اولین تراوش باران خداحافظ

نوشته شده در برچسب:تنهایی,جدایی,غرور,به سلامتی,ضد مرد,ضد پسر,,ساعت 12:49 توسط parya| |

 

نوشته شده در برچسب:ترول,ساعت 16:43 توسط parya| |

 

زلال که باشي ديگران سنگ هاي کف
رود خانه ات را مي بينند ...!
بر مي دارند و نشانه مي روند
درست سوي خودت

 

 

 

آري از پشت کوه آمده ام...
 چه مي دانستم اين ور کوه بايد براي ثروت، حرام خورد؟!
 براي عشق خيانت کرد
 براي خوب ديده شدن ديگري را بد نشان داد
 براي به عرش رسيدن ديگري را به فرش کشاند
 وقتي هم با تمام سادگي دليلش را مي پرسم
 مي گويند: از پشت کوه آمده!
 
ترجيح مي دهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگ ها باشد، تا اينکه اين ور کوه باشم و گرگ!
 

"محمد بهمن بيگي

 

 

چه حريصانه مرا بوسيدي
 
و چه وحشيانه رختم را دريدي
 
و من چه عاشقانه دست بر هوسهايت کشيدم
 
اما کاش ميفهميدي که زن
 
تا عاشق نباشد
 


نمي بوسد …
 
نمي بويد …
 
و تسليم نمي کند روياهاي عريانيش را .....

 

 


قدرتِ کلماتت را بالا ببر نه صدايت را !
 اين باران است که باعث رشد گلها ميشود نه رعد و برق !!!!

 

 

 

برخي آدمــــها به يک دليل از مسير زندگي ما مـيگذرند و ميروند
 تـا به مـا درسهايي بياموزند
 که اگـــــر مي ماندند
 هرگز يـــــاد نمي گرفتيــــم !!

 

 

 


آدمها مي آيند
 زندگي مي کنند
 مي ميرند و ميروند..
 اما فاجعه ي زندگي تو
 آن هنگام آغاز مي شود که
 آدمي ميرود اما نمي ميرد!
 مي ماند
 ونبودش دربودن تو
 چنان ته نشين مي شود
 که تومي ميري
 درحالي که زنده اي...

 

 


خوش خلقي را جانشين بد خلقي مي کنم
 به شرط آنکه:
 حاکمي عادل
 قاضي درستکار
 روحاني عالي مقام
 که آنچه موعظه مي کند خود عمل کند
 ويا مردي که به همسرش
 به همان چشمي مي نگرد که به خود مي نگرد
 نشانم دهي!

 

 


هرگز براي کسي که شما را اذيت مي کند گريه نکنيد
 در عوض لبخند بزنيد و به او بگوييد
 ممنون بخاطر اينکه به من فرصت دادي تا کسي بهتر از تو را پيدا کنم . . .
 
 

 

انتظار…

شش حرف و چهار نقطه،

کلمه ي کوتاهيست،

اما سالها طول خواهد کشيد تا بفهمي يعني چه.

کاش منتظرت نبودم،

 
کاش مي شد گفت

“يادت مرا فراموش”

 

کاش مي فهميدي ….
قهر ميکنم تا دستم را محکمتر بگيري و بلندتر بگويي:
بمان…
نه اينکه شانه بالا بيندازي ؛
و آرام بگويى:
هر طور راحتى …

 

 


انسان هم مي تواند دايره باشد هم خط راست.
انتخاب با خودت است :
تا ابد دور خود بچرخي يا تا بي نهايت ادامه دهي ...

 

 

 


بچه ها به پنج دليل دوست داشتني اند: 1_گريه مي کنند چون گريه کليد بهشته. 2_قهرکه مي کنند زود آشتي مي کنند چون کينه ندارند. 3_چيزي که مي سازند زود خراب مي کنند چون به دنيا دلبستگي ندارند. 4_با خاک بازي مي کنند چون تکبر ندارند. 5_خوراکي که دارند زود مي خورند و براي فردا نگه نمي دارند چون آرزوهاي دراز ندارن

 

 


ياد بگير ، قدر هر چيزي را که داري بداني،
 
قبل از آنکه روزگار به تو يادآوري کند که:
 
مي بايست قدر چيزي را که داشتي، ميدانستي ...

 

 

 

 

نعره ي هيچ شيري خانه ي چوبي را خراب نمي کند؛
 
من از سکوت موريانه ها مي ترسم ...!

 

 

 

 

گيله مرد ميگفت : آدمها را به ميزان درکشان بسنج نه به اندازه مدرکشان؛
 
چرا که فاصله ي زيادي از مدرک تا درک وجود دارد.
 
مدرکي که درک بالاتري به ارمغان نياورد ، کاغذ پاره اي بيشتر نيست.
 
مهمترين نشانه ي درک بالاتر تواضع بيشتر است

 

 

 

For every minute you are angry you lose sixty seconds of happiness.”

 


باز باران بي ترانه ....

باز باران با تمام بي کسي هاي شبانه
مي خورد بر مرد تنها
مي چکد بر فرش خانه
باز مي آيد صداي چک چک غم
باز ماتم ...

من به پشت شيشه تنهايي افتاده
نمي دانم ، نمي فهمم
کجاي قطره هاي بي کسي زيباست ....

نمي فهمم چرا مردم نمي فهمند
که آن کودک که زير ضربه شلاق باران سخت مي لرزد
کجاي ذلتش زيباست ...
نمي فهمم ....

 

من ديـــوانه ي آن لـــحظه اي هستــم که تو دلتنگم شوي
و محکم در آغوشم بگيــري
و شيطنت وار ببوسيم
و من نگذارم
عشق من
بوسه با لـــجبازي، بيشتر مي چسبـــد!!!
 

 

 

گاهـ ـي حجـ ـم ِ دلــــتنـگي هايـ ـم
آن قــَ ـــ ـدر زيـاد ميشود
که دنيــــا
با تمام ِ وسعتش
برايـَم تنگ ميشود ...
... دلتنــگـم...
دلتنـــــگ کسي کـــــه
گردش روزگــــارش به من که رسيــــد از
حرکـت ايستـاد...
دلتنگ کسي که دلتنگي هايم را نديد...
دلتنگ ِ خود َم...
خودي که مدتهــــ ــــ ــاست گم کـر د ه ام ...

گذشت ديگر آن زمان که فقط يک بار از دنيا مي رفتيم
حالا يک بار از شهر مي رويم

يک بار از ديار … يک بار از ياد … يک بار از دل … و يک بار از دست
 

 

 

من به هر تحقيري که شدم با صداي بلند خنديدم ...
نام مرا گذاشتند "با جنبه" بي انکه بدانند
خنديدم تا کسي صداي شکسته شدن قلبم را نشنود…!
 

 

 

بغض کنيد ...
گريه کنيد ...
دق کنيد ...

ولي با آدماي بي ارزش درددل نکنيد!!

 

 

 

گريه نمي کرد هرگز در مرگ مادرش

و نکرده بود هرگز در ترک همسرش

پچ پچ مي کردند زنان پشت سرش

که بسيار بي احساس است خير سرش

وفحش مي خورد از مردان که گور پدرش

و چه بي صدا مي شکست تمام اعضاي بدنش

او سال ها بود که مرده بود

در نبود فرهنگ درک در کشورش
 

 

 

 

به ثانيه ها گوش مي کنم

و چشمهايم را مي بندم و اشک ميريزم

چقدر خسته ام

چقدر دلم مي خواهد همينجا بين عبور و مرور مدام ماشين ها و مردم دراز بکشم و دنيا را به ايستادن وا دارم

چقدر دلم مي خواهد بروم بالا ترين جاي شهر بايستم و بلند بلند بخندم...

به خودم و به دردهايي که هيچ درماني برايشان تجويز نمي کني...

... آه خدايا بيا هر دو دست برداريم تو از ساختن انسان و من از سوختن به پايش
 

کلافه کرده اي مرا . . .
 چرا هميشه لبخندهايت از نوشته هاي من زيباتر است؟
 .

 

 

زنـــدگي بهانه استـــ
 من هوا را به اميد
 همنفسي
 با تو
 تنفس مي کنم

 

 

بي خيال است ، خيلي بي خيال ؛ همان کسي که تمام خيال من است …

 

 

 

نويسنده ها “سيگار” مي کشند
 شاعرها “هجران”
 نقاش ها “تابلو”
 زنداني ها “تنهايي”
 دزدها “سرک”
 مريضها “درد”
 بچه ها “قد”
 و من براي کشيدن ، “نفسهاي تو” را انتخاب مي کنم …
 

 

شسته ام ، کجا ؟ کنار همان چاهي که تو برايم کندي ، عمق نامردي ات را اندازه مي گيرم

 

 

تمام غصه ها
دقيقا از همان جايي آغاز مي شوند که
ترازو بر مي داري مي افتي به جان دوست داشتنت !
اندازه مي گيري !
حساب و کتاب مي کنيُ مقايسه مي کني . . .
و خدا نکند حساب و کتابت برسد به آنجا که
زيادتر دوستش داشته اي ، که زيادتر دل داده اي ،
که زيادتر گذشته اي ، که زيادتر بخشيده اي ،
به قدر يک ذره ، يک نقطه ، يک ثانيه حتي !
درست از همانجاست که توقع آغاز مي شود
و توقع آغاز همه ي رنج هايي است
که به نام عشق مي بريم . . .

نوشته شده در برچسب:,ساعت 15:15 توسط parya| |

تکنیک مراقبه شماره ( 1)در حالیکه چشمانتان را بسته اید چند دقیقه را صرف ریلکس کردن تمام بدن کنید سپس کره چشمتان رابه سمت بالا بچرخانید تا جاییکه کشش و فشار اندکی را در ماهیچه های اطراف چشمتان احساس کنید.سپس دید درونی خود را بر صفحه سیاه درون متمرکز کنید.سعی کنید در این مرحله به خواب نروید بلکه همچنان توجه تان را در همین حالت متمرکز کنید .هرگاه که ذهنتان منحرف شد و به موضوع دیگری پرداخت خیلی ساده آن را بازگردانید ودوباره آغاز کنید.به صدای سوت ضعیف در بالای سرتان گوش کنید وتوجه ثانویه خود را به گوش دادن به آن معطوف سازید.
تجسم کنید که سوت مذکور مانند جریانی از امواج است که از پایین کالبد فیزیکی تان به بالا حرکت کرده و از قسمت بالای سرتان خارج میشود. اجازه دهید تااین سوت دید درونی تان را بطور کاملا طبیعی به بالا ببرد. به آرامی تمرکز دید درونی تان بر سیاهی صفحه درون را متوقف کنید.اگر این کار را مدت بیشتری انجام دهید از به خواب رفتن شما جلوگیری می کند. در عوض فقط هشیاری جنبی و خفیفی را در اطراف چشم سوم خود در درون پیشانی حقظ کنید تا به این ترتیب صفحه سیاه را همچنان نزدیک به نقطه دید درونی تان نگه دارید. سرانجام در حالتی نا منتظر و بی خبر به خواب خواهید رفت.اگر احساس خفیفی از سوزش و گزگز یا احساس کشیدگی در قسمت بالای سرتان بوجود امد بسیار عالی است. اگر هم این اتفاق نیفتاد اشکالی ندارد.اگر باعث این احساس در سرتان شوید و توجه ثانویه خود را در آن نقطه از سرتان معطوف دارید آنگاه پس از به خواب رفتن احتمال خارج شدن از کالبد اندکی بیشتر خواهد شد.سخت ترین قسمت این تکنیک هنگامی است که حدودا یک ساعت و نیم از آغاز آن بگذرد. در این هنگام است که موج فریبنده و اغوا کننده ای از خستگی ذهنی و جسمانی در سراسر کالبد
فیزیکی ایجاد می شود و استقامت و اراده ذهنی را شدیدا به مبارزه می طلبد. تسلیم شدن به این موج وسوسه انگیز از خستگی و به خواب رفتن معمولا هر گونه احتمال برای خارج شدن آگاهانه از کالبد را تا حد صفر کاهش می دهد.سعی کنید تا از نظر ذهنی بر این موج از خستگی فائق شوید و به مراقبه خود ادامه دهید در این مرحله با گذشت هر لحظه شانس و احتمال سفر خروج از کالبد با خود آگاهی بسیار خوب به تدریج افزایش می یابد.


ادامه مطلب
نوشته شده در برچسب:,ساعت 12:18 توسط parya| |

یکی اشتباهی به گوشیه مامانم اس ام اس داده

عزیزم الان تاپ شلوارک قرمز پوشیدم اس بده!!!!!
مامانم:فک کنم داشتن مشاعره می کردن!!!!!
من:آره مامان جان خودتو درگیر نکن!!!!
فقط خدار و شکر کردم طرف تاپ شلوارک تنش بود وگرنه کی می خواس مامان منو توجیه کنه:|
.
.
.
.
.
.
دیروز بعد شیش ساعت کار کردن رفتم نشستم تو یه پارک یه ساندویچ بخورم،یهو دو تا کفتر عاشق اومدن نشستن روبروم!!!!یه ملچو مولوچو ماچو موچی راه انداختن که من به خودم سس میزدم ساندویچو می کردم تو دماغم بس که تو کف اینا بودم!!!!!اصن داغووووون
.
.
.
.
.
.
تو جمع خانواده داشتیم فیلم میدیدم طرف دو شخصیته بود زرت و زرت میزد آدم میکشت یه ساعت بعد عین یه بچه گوگولی عاشقانه نگات میکرد!!!!
بابام:خانوم نکنه این بچمونم دوشخصیته باشه؟؟؟؟
مامانم: نه بابا خیالت راحت این از اولم بی شخصیت بود چه برسه به دو تا شخصیت!!!!
ینی تخریب در حد هیروشیما....الان دارم هنوز تیکه هاشو جم می کنم:||||
.
.
.
.
.
.مراقب سر جلسه امتحان اومد گفت کارت ورود به جلسه ؟

گفتم اصن به قیافه من میخوره درسخون باشم جای کسی‌ بیام امتحان بدم ؟

گفت خداییش نه و ول کرد رفت !

.

.

.


یه چند وقتیه کودک درونم ناآرومه

مدام بهانه می گیره به نظرتون اگه

بزنم لهش کنم، کودک آزاری محسوب میشه!؟

.

.

.

امروز از تلفن عمومی زنگ زدم خونمون

صدام رو عوض کردم بابام گوشی رو برداشت بهش گفتم

ما پسرتون رو دزدیدیم ۱۰۰ هزار تومن بیارین به این آدرس

و گرنه پسرتون رو میکشیم

بابام برگشت گفت ۲۰۰ تومن میدم یه جوری بکشینش طبیعی به نظر برسه ! :(

.

.

.

بدتر از اونایی که وقتی شوخی میکنی جدی میگیرن

اونایی هستن که وقتی جدی میگی شوخی میگیرن !

.

.

.

یه سئوالی داشتم مامان شما هم از قسمت فر اجاق گاز به جای انباری استفاده می کنه ؟

.

.

.

یکی از ملانصرالدین می پرسه چه جوری جنگ شروع می شه؟

ملا بدون معطلی یکی می زنه زیر گوش طرف و میگه اینجوری

.

.

.

پِجَر!! پِجَر!! من اومجَم!!

(اسمایلی پسرشجاع وقتی پدرشو صدا میکرد)

.

.

.

وودکا + یخ ... کلیه ها متلاشی میشه !
عرق + یخ ... کبد خراب میشه !
تکیلا + یخ ... مغز داغون میشه !
ویسکی + یخ ... قلب فنا میشه !
این یخ لعنتی سلامتی ما رو تهدید میکنه !
.

.

.

از جلوی پارک محلمون رد میشدم دیدم یه دختــر خارجی داره عکس میگیره...

رفتم جلو بهش گفــــــــتم : ?can u speak english

انگار دنیارو بهش داده بودن با کلی شوق و ذوق گفت : Yeeees ,I caaaan!!!!!!

زدم رو شونــش گفتم : " sorry , I can't
.
.
.
دیشب خواب دیدم دارم درس میخونم

که یهو از خواب پریدم...

رفتم صدقه انداختم ؛ رفع بلا شد!!!
.
.
.
بعضی شبها که خوابم نمیبره ، یه جوری که مغزم بشنوه میگم:

" برم یه کتابی بیارم بخونم".

هیچی دیگه؛

اصن بیهوش میشـم :|

روش خوب و امتحان شده ایه!
 


صفحه قبل 1 2 صفحه بعد


Power By: LoxBlog.Com