just let it go

خدایا یاریم کن اگر چیزی شکستم دل نباشد!!

( قند ) خون مادر بالاست ، دلش اما همیشه ( شور ) می زند برای ما . . .
اشکهای مادر ، مروارید شده است در صدف چشمانش

دکترها اسمش را گذاشتهاند آب مروارید !
حرفها دارد چشمان مادر ؛ گویی زیرنویس فارسی دارد !
دستانش را نوازش می کنم ؛ داستانی دارد دستانش . . .
.
.
.
.
وقتی پشت سر پدرت از پله ها میای پایین و میبینی چقدر آهسته میره

میفهمی پیر شده !
وقتی داره صورتش رو اصلاح میکنه و دستش میلرزه ، میفهمی پیر شده !
وقتی بعد غذا یه مشت دارو میخوره ، میفهمی چقدر درد داره اما هیچ چی نمیگه . . .
و وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های تو هستش

دلت میخواد بمیری . . .

.

.
.
.
تو ۱۰ سالگی : ” مامان ، بابا عاشقتونم ”
تو ۱۵ سالگی : ” ولم کنین ”
تو ۲۰ سالگی : ” مامان و بابا همیشه میرن رو اعصابم ”
تو ۲۵ سالگی : ” باید از این خونه بزنم بیرون ”
تو ۳۰ سالگی : ” حق با شما بود ”
تو ۳۵ سالگی : “ میخوام برم خونه پدر و مادرم ”
تو ۴۰ سالگی : ” نمیخوام پدر و مادرم رو از دست بدم ! ”
تو هفتاد سالگی : ” من حاضرم همه زندگیم رو بدم تا پدر و مادرم الان اینجا باشن . . .
بیاید ازهمین حالا قدر پدرو مادرامونو بدونیم . . .
از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز، روز توست . . .
.
.
.
.
سلامتیه اون پسری که . . .
۱۰ سالش بود باباش زد تو گوشش هیچی نگفت . . .
۲۰ سالش شد باباش زد تو گوشش هیچی نگفت . . .
۳۰ سالش شد باباش زد تو گوشش زد زیر گریه . . .
باباش گفت چرا گریه میکنی ؟
گفت : آخه اونوقتا دستت نمیلرزید . . .
.
.
.
.
آدما تا وقتی کوچیکن دوست دارن برای مادرشون هدیه بخرن اما پول ندارن . . .
وقتی بزرگتر میشن ، پول دارن اما وقت ندارن . . .
وقتی هم که پیر میشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . . مادر ندارن . . .
به سلامتی همه مادرای دنیا . . .
.
.
.
.
پدرم ، تنها کسی است که باعث میشه بدون شک بفهمم فرشته ها هم میتوانند مرد باشند !
.
.
.
.
سرم را نه ظلم می تواند خم کند ، نه مرگ ، نه ترس ، سرم فقط برای بوسیدن دست های تو خم می شود مادرم . . .
.
.
.
.
شرمنده می کند فرزند را ، دعای خیر مادر ، در کنج خانه ی سالمندان . . .
.
.
.
.
خورشید هر روز دیرتر از پدرم بیدار می شود اما زودتر از او به خانه بر می گردد . . .
.
.
.
.
به سلامتیه مادرایی که با حوصله راه رفتن رو یاده بچه هاشون دادن ، ولی تو پیری بچه هاشون خجالت میکشن ویلچرشونو هل بدن !
.
.
.
.
همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم که با هر بار تراشیده شدن ، کوچک و کوچک تر میشود . . .
ولی پدر . . .
یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند ، خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست . فقط هیچ کس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد . . .
بیایید قدردان باشیم . . .
به سلامتی پدر و مادرها
.
.
.
.
دست پر مهر مادر تنها دستی است که اگر کوتاه از دنیا هم باشد ، از تمام دستها بلند تر است . . .
.
.
.
.
پدر و پسر داشتن صحبت میکردن . . .
پدر دستشو میندازه دوره گردنه پسرش میگه پسرم من شیرم یا تو ؟
پسر میگه : من !
پدر میگه : پسرم من شیرم یا تو ؟؟ !
پسر میگه : بازم من شیرم !
پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه : من شیرم یا تو !؟
پسر میگه : بابا تو شیری !
پدر میگه : چرا بار اول و دوم گفتی من حالا میگی تو ؟
پسر گفت : آخه دفعه های قبلی دستت رو شونم بود فکر کردم یه کوه پشتمه اما حالا . . .
به سلامتی هرچی پدره . . .
.
.
.
.
مادر تنها کسی است که میتوان “ دوستت دارم ”هایش را باور کرد ، حتی اگر نگوید . . .
.
.
.
.
مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته تو ، صبوری
مادر یعنی به تعداد همه روزهای آینده تو ، دلواپسی
مادر یعنی به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه تو، بیداری !
مادر یعنی بهانه بوسیدن خستگی دستهایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد !
مادر یعنی بهانه در آغوش کشیدن زنی که نوازشگر همه سالهای دلتنگی تو بود !
مادر یعنی باز هم بهانه مادر گرفتن . . .
.
.
.
.
اگر ۴ تکه نان خیلی خوشمزه وجود داشته باشد و شما ۵ نفر باشید ، کسی که اصلا از مزه آن نان خوشش نمی آید مطمئنا مادر است . . .

نوشته شده در برچسب:,ساعت 9:56 توسط parya| |

 

بعد از خیس کردن دمپایی بزرگترین ضد حال به دیگران اینه که

وقتی کسی خونه نیست صدای تلویزیون رو تا آخر زیاد کنیم

و بعد خاموشش کنیم و از خونه بزنیم بیرون .

تا نفر بعدی که میخواد تلویزیون رو روشن کنه برق از سه فازش بپره !

امتحان کنین آی حال میده …

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شیطون تو جهنم کافی نت میزنه
.
.
.
.
.
.
.
.
.
میگه هزینه ی هر تماس با انگلیس ۵۰ دلار

با آمریکا ۱۰۰ دلار , با ایران مجانی !

ملت اعتراض میکنن میگن چرا ایران مجانیه ؟

شیطون میگه جهنم به جهنم داخلی حساب میشه ..

 

 

 

شيخي را گفتند : مدتي است که در شهر شلوار کوتاه رايج گرديده و دختران بسياري اين البسه بر تن مي کنند. در مذمت شلوار کوتاه چيزي بگو تا دختران از پوشيدنش صرف نظر نمايند. شيخ ما خروشيد و گفت:خاموش!!! که شلوار کوتاه را فايده بسيار است و من در مذمتش هيچ نگويم گفتند: يا شيخ ! فايده اش چيست؟؟؟؟ شيخ ما گفت: چون دختران شلوار کوتاه پوشند، پسرها سر به زير گردند و پايين را بنگرند. چون پايين را بنگرند هم از گزند تيرشيطان در امان مانند هم از شر چاله!

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تدریس استاد :

۱+۱

تمرین :

۵۵+47

سوال امتحان :

۳۹۰۴۸۲۴۰(x^2(3454x+84)+8343x(x-۴۵۴)(۳۵۴-x
:))))))))))
 

 

 

 

نقشه هایی که من تو دبیرستان در فرار کردن ازمدرسه داشتم

مایکل اسکوفیلد توی فرار از زندان نداشت

من حیف شدم! :|

 

 

 

ملت چه بیکارن !

یکی مزاحم میشد هی اس هی زنگ…جواب نمیدادم که بیخیال شه…

دیگه تماس نگرفت

بعد چند روز اس داده :

ببخشید من چند روز مزاحمتون نشدم کار داشتم دستم بند بود ، شرمنده،چه خبر؟

 

 

 

 

به نظرم می‌تونن دیوارای حموم رو از جنس لیف درست کنن
که آدم راحت مثل خرس کمرشو بکشه به دیوار دیگه !
اینهمه مشقت برای لیف کشیدن کمر نکشه !
 

 

 

ﻣﻦ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﺗﺮﯾﺒﻮﻥ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﯼ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﻫﺎ ﺩﺭﺧﻮﺍﺳﺖ ﻣﯽﮐﻨﻢ
ﯾﺎ ﺳﯿﺐ ﺯﻣﯿﻨﯽ ﺳﺮﺥ ﮐﺮﺩﻩ ﺟﻠﻮ ﻣﺎ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﮑﻨﻦ
ﯾﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻦ ﺑﺬﺍﺭﻥ ﻣﺎ ﻧﺎﺧﻮﻧﮏ ﺑﺰﻧﯿﻢ
ﻭ ﺑﺎ ﮐﻔﮕﯿﺮ ﺗﻬﺪﯾﺪﻣﻮﻥ ﻧﮑنن
 

 

 

آقا ما یه دوستی داریم مهندس کامپیوتر هستش
دیروز اومد پیش من گفت میخوام لپ تابم رو باز کنم
سوکت شارژش لغ شده ، قطع و وصل میشه هی
خلاصه بعد از ۱۲۰ دقیقه ، کامل بازش کردیم مادربردش رو نگاه کردیم
دیدیم سوکت شارژ سالمه !
فیش شارژر رو زدیم بهش ببینیم چه جوریه دیدم لغ بودن از سمت فیش شارژر هستش !
هیچی دیگه همونجا در دم بهش ایمان آوردم !
بعدش زنگ زدم به پت و مت آمادگی خودمون رو جهت جایگزینی اعلام کردم

 

 

 

 

خرهای سال ۲۰۶۹

http://axgig.com/images/74526542373820447869.jpg

دمت گـــــــرم

 

 

 

 

 

http://axgig.com/images/64424644790284754207.jpg

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت 12:2 توسط parya| |

من سکوت کرده ام ...چون
 

نه اینکه حرفی برای گفتن ندارم ...چون

حرفهایم بی شمارند ....چون

درد بسیار دارم ...چون

دردهایم خاموشند ....


نوشته شده در برچسب:,ساعت 20:16 توسط parya| |

سلام...

تستی که در زیر ملاحظه مینمایید یکی از بین المللی ترین تست های روانشناسی در 2 سال اخیر بوده که در بسیاری از کشورها از جمله امریکا و کانادا با استقبال ویژه ای مواجه شده است ...

امیدوارم شما مارشالیها نیز از این تست لذت ببرید :

 

 

اگـر مـایـلید اطلاعات بیشتری درباره شخصیت خودتان و خصوصیاتی كه باعث مـی‌شوند دیگران شما را بیشتر دوست داشته باشند، پیدا كنید به تست زیر با دقت و در كمال صداقت پاسخ دهید.


1- فرض كنید شما مشخصه صورت كسی هستید، كدام قسمت از صورت او هستید؟
الف: چین و چروك
ب: لكه
ج: خال زیبایی
د: كك و مك
هــ : لبخند

2- دوست دارید چه نوع پرنده‌ای باشید؟

الف: شباهنگ
ب: جغد
ج: عقاب
د: فلامینگو
هــ : پنگوئن

3- كدام یك از آلات موسیقی را دوست دارید؟

الف: پیانو
ب: ویولن
ج: سازدهنی
د: گیتار
هــ : دف

4- كدام یك از برنامه‌های تلویزیونی برای شما جالب‌تر است؟

الف: اخبار و برنامه‌های مستند
ب: فیلم‌های درام و زندگینامه
ج: هیجانی و پلیسی
د: عشقی و ماجرایی
هــ : كمدی و كارتون

5- كدام یك از بازی های شهر بازی را بیشتر دوست دارید؟

الف: ترن‌های هوایی سریع‌السیر
ب: قطار یا قایق
ج: نمایش و اجرای كمدی
د: چرخ و فلك و وسایلی كه سریع می‌چرخند
هــ : هیچ كدام، من از شهربازی متنفرم

6- آیـا شـمـا بـه اشـتـبـاهـات خـودتـان می‌خندید؟

الف: هرگز
ب: بندرت
ج: برخی مواقع
د: معمولا
هــ : همیشه

7- اگـر دوسـت شـمـا سـر بـه سرتان گذاشت، چه عكس‌العملی نشان می‌دهید؟
الف: عصبانی می‌شوید
ب: ناراحت می‌شوید
ج: برایتان جالب است
د: تلافی می‌كنید
هــ : چندین برابر تلافی می‌كنید

8- اولین چیزی كه صبح موقع بیدار شدن به فكرتان خطور می‌كند، چیست؟

الف: كار یا تحصیل
ب: مشكلات زندگی
ج: صبحانه
د: روزی كه در پیش دارید
هــ : كاری كه تا شب انجام خواهید داد

9- در زندگیتان چه شعاری دارید؟

الف: وقت طلاست
ب: سحرخیز باش تا كامروا باشی
ج: آنچه برای خود می‌پسندی، برای دیگران هم بپسند
د: زندگی كن و به دیگران هم اجازه زندگی كردن بده
هــ : بی‌خیال باش، هرچه باداباد

10- آیا به حیوانات علاقه‌مندید؟

الف: اصلا
ب: تعداد كمی از حیوانات
ج: برخی از حیوانات
د: بیشتر حیوانات
هــ : تمام حیوانات

11- شما لبخند می‌زنید؟
الف: هرگز
ب: بندرت
ج: گاهی اوقات
د: اغلب
هــ : آنقدر زیاد كه برخی فكر می‌كنند دیوانه هستم

12- نظر دیگران راجع به شما اغلب كدام مورد است؟

الف: بی‌رحم
ب: سرد و بی‌احساس
ج: زیبا
د: دوست‌داشتنی
هــ : خوشگذران

13- شما احساس عشق و قدردانی خود را نشان می‌دهید؟

الف: هرگز
ب: بندرت
ج: گاهی
د: اغلب
هــ : حداكثر تا جایی كه امكان دارد

14- شما اعتقاد دارید كه برای شاداب بودن باید ساعاتی از روز را منحصرا صرف خودتان كنید؟

الف: اصلا
ب: احتمالا نه
ج: گاهی
د: بله
هــ : البته، تا جایی كه امكان دارد به خودتان می‌رسید

15- آیا زندگی شما با برنامه‌ریزی پیش می‌رود؟
الف: مــن حـتــی در تـعـطـیــلات هــم برنامه‌ریزی می‌كنم
ب: همیشه برنامه‌ریزی می‌كنم
ج: بستگی به روز هفته دارد
د: در صورت امكان اجازه می‌دهم كه خودش پیش آید
هــ : همیشه بدون برنامه‌ریزی روزها را طی می‌كنم

 

 

حال امتیازات گزینه‌هایی را كه انتخاب كرده‌اید را به ترتیب زیر جمع كنید.

گزینه الف 1 امتیار

گزینه ب 2 امتیاز

گزینه ج 3 امتیاز

گزینه د 4 امتیاز

گزینه هـ 5 امتیاز

سپس امتیازات بدست آمده از 15 سوال تست را مطابق با متن‌های زیر مقایسه كنید.

 


:: اگر امتیاز شما بین یك تا 20 باشد:

بدین معنی است كه شما سوسن سفید هستید. مردم شما را به خاطر پشتكارتان، از جــــان و دل مــــایــــه گــــذاشــتــــن‌تــــان و مـوفـقـیـت‌هـایـتـان تقدیر می‌كنند. اهداف مشخصی دارید و فكرتان بر كارتان متمركز است. احتمالا فرزند اول خانواده هستید. احساستان را بسختی ابراز می‌كنید. یكی از مهم‌ترین نگرانی‌های شما این است كه چگونه در برابر افراد مختلف ظاهر شوید. اندیشه‌هایتان كمی متمایل به بدبینی است.

ظاهرا دارای اعتماد به نفس کافی هستید ولی در باطن گاهی به خود اعتماد ندارید. قادر هستید كه هدفی تعیین كنید و به آن برسید. بعضی مواقع دنیا را با دیدی باریك‌بین می‌نگرید. احساس می‌كنید كه وقت كمی برای رسیدن به آرزوهایتان دارید. مواظب باشید جدی بودنتان شما را از دنیای اطراف دور نكند. خونسرد باشید و از زندگیتان لذت ببرید. كارهایی انجام دهید كـه از آنـهـا لـذت مـی‌برید. با انجام این دستورات قوه خلاقیت‌تان شكوفا می‌شود. سعی كنید كه بیشتر بخندید و با دیگران در تماس باشید.


:: اگر امتیاز شما بین 21 تا 54 باشد:


بدین معنی است كه شما یك گل رز هستید. كمی تیغ دارید ولی زیبایی‌های بسیاری دارید. حس شوخ‌طبعی دارید ولی از شنیدن جوك لذت می‌برید. احتمالا فرزند وسط خانواده هستید. مردم دوست دارند دوروبر شما باشند. خونگرم هستید. دوستان صمیمی بسیاری دارید. زندگی را بـا دیـد واقـع‌بـیـنـانـه می‌نگرید. آگاهید كه زندگی از خوبی‌ها و بدی‌ها تشكیل شده است. قادرید شانس خودتان را با توجه به سـرمـایـه‌هـایـی كـه داریـد، امـتـحـان كـنید. سختكوش هستید و به اهدافتان پایبندید.

دوست دارید خودتان باشید و این مساله به شما اعتماد به نفس می‌دهد. مشكل‌ترین مساله در زندگیتان یكنواخت بودن مسائل است. یكنواختی در هر مساله‌ای شما را آزار می‌دهد و باعث كسل شدن روحیه شما می‌شود. به شما پیشنهاد می‌گردد كه افق دیدتان را وسیع‌تر كنید. مسائل جدیدی را تجربه و كشف كنید. آن‌گاه متعجب خواهید شد كه چه نتایج زیبایی به دست آورده‌اید و مهم‌تر از همه این‌كه فراموش نكنید كه در همه چیز دنبال زیبایی بگردید مخصوصا در خودتان.


:: اگر امتیاز شما بین 55 تا 75 باشد:


بـدیـن مـعـنـی اسـت كه شما یك گل آفتابگردان هستید در بستری از گل‌های رز. یك ویژگی بارز در شما وجود دارد كه باعث گرمادهی به دیگران و جلوه‌گری شــمـــا مـــی‌شـــود. مــمــكـــن اســـت شــمــا كوچك‌ترین فرزند خانواده یا تنها فرزند باشید. در وقت لازم جدی هستید، ولی دوستانتان شما را به عنوان یك شخص شوخ‌طبع می‌شناسند. از گفتن جوك لذت می‌برید. گاهی شیطنت می‌كنید. مایلید كه با افراد جدید و جالبی در زندگیتان آشنا شوید. با افرادی كه هیچ وقت نمی‌خندند، راحت نیستید. دید مثبتی به زندگی دارید. در همه چیز به دنبال خوبی‌ها هستید. بیدی نـیـسـتـیـد كـه بـا هـر بـادی بـلـرزید. گرم، دوست‌داشتنی، باوفا و اجتماعی هستید و هر كدام از این صفات می‌تواند دلیلی برای خوب بودن شما باشد. انرژی نامحدودی دارید ولی انگیزه‌تان كم است. برای شما مشكل است كه فقط روی یك كار متمركز شوید. به شما پیشنهاد می‌گردد كه اجازه دهید مردم روی جدی شما را هم ببینند. همان‌طور كه چهره شاد شما را می‌بینند. در این صورت می‌خواهند كه همیشه با شما بـاشـنـد.
بـه احـسـاسـات دیـگـران احـتـرام بگذارید. از این شاخه به آن شاخه نپرید و كاری را كه دوست دارید، انتخاب كنید و تا پایان آن را انجام دهید.

نوشته شده در برچسب:,ساعت 17:50 توسط parya| |

توی یه پیجی یه سوال مطرح شده که:

روزه تون رو با چی باز میکنین ؟!

کامنت های دریافتی از هموطنای عزیزمـــون به شرح زیر :
با دروغ
با صبحانه
با افطار
با آچار فرانسه
با صدای علی عبدالمالکی
با روزه باز کن
با کلید
با تریاک
با شامپو گلرنگ
با انبردست
با یک لیوان آبجو تگری
با سیگار
با رمز یا زهرا
اصلا نمیبندیمش که بخوایم بازش کنیم
باز نمیشه، سِفت بستمش
با مرغ دل همتونم بسوزه
یه راهنمایی میکنین؟
با خوردن صبحانه همراه با فحش به هر چی آخونده
با دعای ربنای شجریان
با بیسکویت گرجی
با ۳۰۰۰ میلیارد تومان وجه نقد!!

یه همچین دل های پاکی دارن ملت smiling مطالب طنز باحال(آخر خنده حتما بخونید... جدید جدید!)

 

حالا شما با چی باز میکنین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نوشته شده در برچسب:,ساعت 12:44 توسط parya| |

گاو ما ما می کرد
گوسفند بع بع می کرد
سگ واق واق می کرد
و همه با هم فریاد می زدند حسنک کجایی
شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود. حسنک مدت های زیادی است که به خانه نمی آید. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می کند. او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهای خود ژل می زند.
موهای حسنک دیگر مثل پشم گوسفند نیست چون او به موهای خود گلت می زند.
دیروز که حسنک با کبری چت می کرد . کبری گفت تصمیم بزرگی گرفته است.کبری تصمیم داشت حسنک را رها کند و دیگر با او چت نکند چون او با پتروس چت می کرد. پتروس همیشه پای کامپیوترش نشسته بود و چت می کرد. پتروس دید که سد سوراخ شده اما انگشت او درد می کرد چون زیاد چت کرده بود. او نمی دانست که سد تا چند لحظه ی دیگر می شکند. پتروس در حال چت کردن غرق شد.


برای مراسم دفن او کبری تصمیم گرفت با قطار به آن سرزمین برود اما کوه روی ریل ریزش کرده بود . ریزعلی دید که کوه ریزش کرده اما حوصله نداشت . ریزعلی سردش بود و دلش نمی خواست لباسش را در آورد . ریزعلی چراغ قوه داشت اما حوصله درد سر نداشت. قطار به سنگ ها برخورد کرد و منفجر شد . کبری و مسافران قطار مردند.
اما ریزعلی بدون توجه به خانه رفت. خانه مثل همیشه سوت و کور بود . الان چند سالی است که کوکب خانم همسر ریزعلی مهمان ناخوانده ندارد او حتی مهمان خوانده هم ندارد. او حوصله ی مهمان ندارد. او پول ندارد تا شکم مهمان ها را سیر کند.
او در خانه تخم مرغ و پنیر دارد اما گوشت ندارد
او کلاس بالایی دارد او فامیل های پولدار دارد.
او آخرین بار که گوشت قرمز خرید چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت . اما او از چوپان دروغگو گله ندارد چون دنیای ما خیلی چوپان دروغگو دارد به همین دلیل است که دیگر در کتاب های دبستان آن داستان های قشنگ وجود ندارد.

نوشته شده در برچسب:,ساعت 11:5 توسط parya| |

چهار دانشجو شب امتحان به جای درس خواندن به مهمونی وخوش گذرونی رفته بودند و هیچ آمادگی امتحانشون رو نداشتند.

روز امتحان به فکر چاره افتادند وحقه ای سوارکردند به این صورت که سر و رو شون رو کثیف کردند ومقداری هم با پاره کردن لباس هاشون در ظاهرشون تغییراتی بوجود آوردند.

سپس عزم رفتن به دانشگاه نمودندویک راست به پیش استاد رفتند.

مسئله رو با استاد اینطور مطرح کردند:

که دیشب به یک مراسم عروسی خارج ازشهر رفته بودندو در راه برگشت از شانس بد یکی از لاستیک های ماشین پنچرمیشه و اونا با هزار زحمت و هل دادن ماشین به یه جایی رسوندنش واین بوده که به آمادگی لازم برای امتحان نرسیدند کلی از اینها اصرار و از استاد انکار، آخر سر قرار میشه سه روز دیگه یک امتحان اختصاصی برای این ۴ نفرازطرف استاد برگزار بشه،

آنها هم بشکن زنان از این موفقیت بزرگ، سه روز تمام به درس خوندن مشغول میشن و روز امتحان با اعتماد به نفس بالا به اتاق استاد میرن تا اعلام آمادگی خودشون رو ابراز کنند

استاد عنوان می کنه بدلیل خاص بودن و خارج از نوبت بودن این امتحان باید هر کدوم از دانشجوها توی یک کلاس بنشینند و امتحان بدن که آنها به خاطر داشتن وقت کافی وآمادگی لازم باکمال میل قبول می کنند.

امتحان حاوی دو سوال و بارم بندی از نمره بیست بود:

۱ ) نام و نام خانوادگی؟ ۲ نمره

۲ ) کدام لاستیک پنچر شده بود؟ ۱۸ نمره

الف) لاستیک سمت راست جلو
ب) لاستیک سمت چپ جلو
ج) لاستیک سمت راست عقب
د) لاستیک سمت چپ عقب

نوشته شده در برچسب:,ساعت 10:48 توسط parya| |

فکر کردن به تو کار شب و روز من شده

بس که حالم گرفته چشم هایم غرق در اشک هایم شده

دیگر گذشت،تو کار خودت را کردی،دلم را شکستی و رفتی...

همه چیز گذشت و تمام شد،این رویاهای من با تو بود که تباه شد...

انگار دیگر روزی نمانده برای زندگی

انگار دیگر دنیای من بن بست شده،راهی ندارم برای فرار از غم هایم

این هم جرم من بود،از اینکه برایت عین دیگران نبودم

کسی بودم که عاشقانه تورا دوست داشت،دلی داشتم که واقعا هوای تورا داشت

دیگر گذشت،حالا تو نیستی و من جا مانده ام

تو رفته ای و من بدون تو تنها مانده ام

تو نیستی و من اینجا سردرگم و بی قرار مانده ام....

نوشته شده در برچسب:,ساعت 18:28 توسط parya| |

به سرنوشت بگویید اسباب بازی هایش بی جان نیستند...

 

آدمند...

میشکنند...

آرامتر...!!

نوشته شده در برچسب:,ساعت 18:42 توسط parya| |

باز باران با ترانه         ميخورد بر بام خانه
خانه ام کو؟       خانه ات کو؟         آن دل ديوانه ات کو؟
روزهاي کودکي کو؟       فصل خوب سادگي کو؟
يادت آيد روز باران    گردش يک روز ديرين
پس جه شد ديگر کجا رفت
خاطرات خوب و شيرين
کوچه ها شد کوي بن بست
در دل تو آرزو هست؟
کودک خوشحال ديروز
غرق در غمهاي امروز
ياد باران رفته از ياد
آرزوها رفته از ياد
آرزوها رفته بر باد
باز باران,باز باران ميخورد بر بام خانه
بي ترانه,بي بهانه
شايدم,گم کرده خانه
 

نوشته شده در برچسب:,ساعت 15:16 توسط parya| |

دوستم تعریف میکرد: "مامانم هر موقع میخواد چایی بیاره، واسه من تُو یه لیوانِ بزرگ میآره و همیشه به همه تأکید میکنه این لیوان مالِ دختر گُلمه،، مخصوصِ مخصوص... منو از همه بچه هاش بیشتر دوس داره، خیلی ماهه
یه روز من رفتم خونشون، مامانش چایی آورد
2تا استکان معمولی و یه لیوان بزرگ. و گفت: "اون لیوان بزرگه مال دخترمه
دوستم پرسید: "مامان، منو از بقیه بیشتر دوس داری که همیشه واسم چایی مخصوص میاری، نه؟
مامانش گفت: "آخه یه بار که از دانشگاه خسته و کوفته اومدی و با این استکانها چایی خوردی خیلی دلم برات سوخت دخترم
دوستم: "چرا مامانی؟
مامانش: آخه نه که این استکانها کوچیکه، دماغت توش جا نمیشد 

 

 

 

قديما مراسم خواستگاري براي اين بود خونواده ها دختر پسر رو بهم نشون بدن
الان براي اينه که دختر و پسر خونواده هاشونو بهم نشون بدن!!

 


مادر شوهر ها ميگن : عروس مثل ليمو شيرينه اولش شيرينه ،آخرش تلخه !
ولي ليمو شيرين تا زماني شيرينه که کارد به جيگرش نخورده باشه
 

 

آموزش سريع تفاهم در زندگي مشترك
براي خانومها:
هيچ وقت با هيچ مردي بحث نکنيد... بلافاصله گريه کنيد!!!
براي آقايون:
هيچ وقت با خانومها بحث نکنيد... بلافاصله ببوسيدشون!!!
 

 

ما که هرجايي دهَنمـــون سرويس ميشه ميگن امتحان الهيــه !!
اگه اينجوري باشه که من ديگه دکتراي الاهيات گرفتم...

نوشته شده در برچسب:,ساعت 9:19 توسط parya| |

 

روزي که بود نديدم….روزي که خواند نشنيدم
روزي ديدم که نبود….روزي شنيدم که نخواند
 

نوشته شده در برچسب:,ساعت 14:4 توسط parya| |


آنقدر چيزها اتفاق مي افتد که نمي دانم از کدامشان شروع کنم.

 

احساس مي کنم در فيلمي بازي مي کنم با حرکت تند.

 

 احساس مي کنم زمان به سرعت مي گذرد.

 

شايد براي اين است که روزها کوتاه و کوتاهتر مي شوند.

 

 گويي از کنار لحظه ها مي گذرم

 

 اين روزها بدون اينکه آنها را زندگي کرده باشم.

 

انساني هستم سرما خورده با خوشمزه ترين غذا

 

 که در دهانش عاري از هر گونه مزه و طعمي است.

 

همه چيز در ذهنم معلق است.

 

 در باره همه چيز ميتوانم بنويسم

 

 و لي نمي دانم

 

 چرا هميشه آنقدر طولش مي دهم که دير مي شود

 

 و موضوع اهميتش را از دست مي دهد.

 

آنوقت نوشتن مي شود يک ليوان چاي سرد

 

 که ديگر ميل نوشيدنش را ندارم.

 

 حالت آدمي را پيدا مي کنم

 

که دير سر قرارش رسيده باشد

نوشته شده در برچسب:,ساعت 16:28 توسط parya| |

 

 

 

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت 15:33 توسط parya| |

یه شب خوب تو آسمون              یه ستاره چشمک زنون

خندیدو گفت کنارتم             تا آخرش تا پای جون

ستاره قشنگی بود              آروم و ناز و مهربون            ستاره شد عاشق من

منم شدم عاشق اون           اما زیاد طول نکشید عشق من و ستاره جون

ماه اومد و ستاره رو دزدید و برد            نامهربون ستاره رفت

بارفتنش دلم شکست             حالا شبا به یاد اون           چشم میدوزم به آسمون

دلم میخواد داد بزنم: این بود قول و قرارمون؟؟؟...

تو رفتی و بارفتنت         حتی نذاشتی یک نشون

 

    دوست دارم ستاره جون دوست دارم تا پای جون

نوشته شده در برچسب:,ساعت 15:45 توسط parya| |

وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمی توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی که او تمام شد
من آغاز کردم
چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها مردن

.

خداوندا
از بچگي به من آموختند همه را دوست بدار
حال که بزرگ شده ام
و
کسي را دوست مي دارم
مي گويند:
فراموشش کن

من هرگز نمي نالم…قرنها ناليدن بس است…ميخواهم فرياد بزنم…!اگر نتوانستم سکوت ميکنم…

 

.


عميقترين و بهترين تعريف از عشق اين است که :
عشق زاييده تنهايي است…. و تنهايي نيز زاييده عشق است…
تنهايي بدين معنا نيست که يک فرد بيکس باشد …. کسي در پيرامونش نباشد!
اگر کسي پيوندي ، کششي ، انتظاري و نياز پيوستگي و اتصالي در درونش نداشته باشد تنها نيست!
برعکس کسي که چنين چنين اتصالي را در درونش احساس ميکند…
و بعد احساس ميکند که از او جدا افتاده ، بريده شده و تنها مانده است ؛
در انبوه جمعيت نيز تنهاست ……
کتاب نيايش

نوشته شده در برچسب:,ساعت 15:37 توسط parya| |

 

اگه قرار باشه بین عشقت و 1 میلیون دلار یکیو انتخاب کنی . . .

اولین چیزی که با اون پول میخری چیه ؟

نوشته شده در برچسب:,ساعت 13:45 توسط parya| |

میدانی...

بعضـی ها را هرچه قدر بـخوانی ... خسته نمیشوی !


بعضـی ها را هرچه قدر گوش دهی ... عادتــــ نمیشوند !

بعضـی ها هرچه تکرار شوند ... باز بکرند و دستــ نـخورده !


دیده ای ؟!

شنیده ای
... ... ؟!

بعضـــی ها بی نهایتـــ ــ ـند !

مـــــثل مـــــادر


 

نوشته شده در برچسب:,ساعت 13:30 توسط parya| |

 

گاهی دو نفر باید از هم فاصله بگیرند

 

تا بفهمند چقدر نیازمند برگشتن به همدیگرند.

نوشته شده در برچسب:,ساعت 19:23 توسط parya| |

تقدیم به همه پدرهای دردکشیده

نوشته شده در برچسب:,ساعت 19:7 توسط parya| |

 زیر باران راه می روم
آغشته میشوم به بودن...!!!
باران هم طعم لبهای تو را می دهد...!!!

نوشته شده در برچسب:,ساعت 18:22 توسط parya| |

 

هر که با احساس باشد

 

عاقبت...

 

خواهد شکست!!!!!

 

این جواب...

                   "سادگیست"

نوشته شده در برچسب:,ساعت 14:25 توسط parya| |

 

 

برات مي نويسم دوستت دارم آخه مي دوني آدما گاهي اوقات خيلي زود حرفاشونو از ياد مي برن ولي يه نوشته , به اين سادگيا پاک شدني نيست . گرچه پاره کردن يک کاغذ از شکستن يک قلب هم ساده تره ولي من مي نويسم .. ...من ... مي نويسم دوست دارم

نوشته شده در برچسب:,ساعت 18:35 توسط parya| |

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد


Power By: LoxBlog.Com